نيكينيكي، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته آرومه مامان و بابا

میلاد

میلاد تو، معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم. میلاد تو، شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنج های زندگی هم دل بست و هم در میان این روزهای شتاب زده عاشقانه تر زیست. ...
26 خرداد 1393

بدون عنوان

نیکی عزیز تر از جانم با عشق بهت سلام میگم تو یکی یکدونه دختر تو یکی در دانه دختر منو ببخش اگه مدتی نتونستم تو سایتت حاضر بشم مطالبی بنویسم البته از ندا جون خاله جون خیلی تشکر میکنم که با جملات قشنگ تونست خاطرات و عکسهاتو ثبت کنه خب عزیزم بهت تبریک میگم که تو داداشی داری البته اینقدر تو با برکت بودی که بلافاصله داداشتو آوردی خدایا شکر که بزرگ شدی تنها نیستی کسی هست هواتو داشته با شه تازه الان هم که تو فسقلی هستی اون نخود هست خیلی خوب با هم بازی میکنیین تو همین حالا خیلی بهش وابسته هستی نیکی جون وقتی میخوایی بخوابی نمی دو نم چه جوریه که حتما با ید دست داداشو تو دست خودت بگیری بخوابی یا پاهاشو تو دستت نگه میداری تا حالا اصلا نشده که باهاش سر اس...
31 فروردين 1393

ناراحت

سلام نیکی قشنگم خوبی با نمکم ،؛شیرین زبونم. دفعه قبل من (خاله ندا)به اتفاق علی آقا و عرشیا جون اومدیم ساری وقتی می خواستیم بیایم تو می گفتی برم چاووس(یعنی چالوس) بعد قهر کردی و فکری شدی ...
7 فروردين 1393

دکتر نیلی

سلام شیطونکم .خوبی گلم؟ هفته پیش یعنی ١٢/٧/٩٢ با اتفاق مامانی و بابایی و مهدی جون رفتیم نوشهر تا داداش مهدی رو ببریم دکتر البته پیش با مسئولیت ترین دکتر دکتر نیلی بعد تو مطبش تو و عرشیا(پسر خاله)خیلی شیطونی می کردید عکساتو ببین اینم عکسهای تکی ...
18 مهر 1392

دوست دارم

سلام نیکی جون منم بابای عرشیا،  نییییییییییییییییکی چرا دیگه خونه خووووووووووووووودت   هستی منننننننننننننننننننو   صدا   نمییییییییییییییییییییییییییییییییییزنی دوست دارم خیلی زیاد  بای   ...
7 مهر 1392

خبر دارم خبر

سلام جونم عزیزم نیکی ام برات خبر مهم دارم خبری که تاحالا کسی بهت نگفته نیکی جون خدا ی مهربون می خواد یه داداشی بهت هدیه بده یه داداش باورت می شه به کسی نگی من بهت گفتم باشه جیگر (راستی به حبیب میگی حبید)قربونت جیگر ...
4 شهريور 1392